!ای! ر ... دم به این زندگی

Monday, April 30, 2012

تاثیر تحریمها روی سوسکهای ایران



Saturday, April 28, 2012


راننده یه سی دی گلچین از حبیب و هایده وداریوش تا آرش و لینکین پارک و مایکل گذاشته ... !!
حبیب شروع کرد به خوندن .. سرعت 70کیلومتر !.رفت رو آرش ... سرعت 125 کیلومتر!!
هایده خدا بیامرز شروع شد ... سرعت45کیلومتر!!!

لینکین پارک که شروع شد یهو یه بُکس و باد کرد ، نزدیک بود برم تو شیشه! سرعت 140 کیلومتر!!

داریوش که شروع شد راننده ماشین رو کنار جاده نگه داشت...یه سیگار روشن کرد شروع کرد سيگار کشیدنو رفت تو فکر!بهش گفتم اقا اتفاقی افتاده؟گفت : صدا رو داری جون داداش!! داریوش حیف شد به خدا..!منم نمیدونستم چی بگم!!اهنگ تمام شد!!
الان مایکل داره پخش میشه !!سرعت 240 کیلومتر...پلیس نامحسوس دنبالمونه!!!هلکوپتر هم از از بالا گردو خاک میکنه!!
دوستم تماس گرفته میگه : شبکه 3 دارن پخش زنده نشونمون میدن!!...

خدا خودش به خیر بگذرونه!!فقط امیدوارم اهنگ بعدی مدرن تاکینگ نباشه!!

يــا اَبـَلفـَض ...

" شيطون در حال گفتن كلمه شهادت 

Wednesday, April 25, 2012


این فرهنگ لغت یکمی با بقیه فرق میکنه !
یعنی برداشتی که از کلمه میشه یه جورایی متفاوته در ادامه با بعضی از این کلمات آشنا میشویم.

کادو : برادر دوم

کاسه : برادر سوم

کافور : برادر چهارم

کامیون : برادر وسطی

کره حیوانی : بیچاره ناشنواست

باکتری : پ ن پ با قوری

بیگلی بیگلی: پدربزرگ بروسلی، بزرگ خاندان لی big lee‌

۱,۲,۴,۵,۶,… : کوسه

فلافل : ف لا ف ل ، پ نه پ در زبان عربی !

فیله گوساله : فیل نفهم، فحش رایج بین فیل ها

بی‌ کربنات : یکی‌ از فحشهای رایج میان شیمیدانان

فیروز کریمی : در روز مرا حمل کنید

باقرخان : خواننده‌ای که در هنگام خواندن قر می‌‌دهد

قرتی : نوعی چای که با قر و حرکات موزون سرو میشود !

وایمکس : درنگ چرا ؟!

البرز: عربها به « پرز » گویند !

چرا عاقل کند کاری‌ :‌ یک ضرب المثل شیرازی !

شیردان : آنکه شیر خوب را از بد تمیز می دهد !

هردمبیل : جایی که در آن بابت هر چیزی قبض صادر میشود !

مختلف : مرگ مغزی !

توله سگ : حاصل تقسیم مساحت سگ بر عرض آن !

یک کلاغ چهل کلاغ : نبردی ناجوانمردانه بین کلاغ‌ ها !

غیرتی : هر نوع نوشیدنی به جز چای !

پنهانی : قلمی که جای جوهر با عسل مینویسد !

اسلواکی : نرم و خرامان گام برداشتن !

نیکوتین : نوجوانی خوش سیرت !

تهرانی : تیکه های هلوی باقیمانده ته آبمیوه !

کاشمری : در آرزوی ازدواج !

ژنتیک : ژنی که عامل اصلی تیک زدن در انسان می باشد !

خورشت بامیه : مسئولیت پختن خورشت بر عهده من است !

ﻓﯿﻠﺴﻮﻑ : ( ﻓﯿﻞ ﮔﺮﻓﺘﮕﯽ ) ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ ﮐﻪ ﻓﯿﻠﯽ ﺑﯿﻦ ﺷﻤﺎ ﻭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﯿﺮﺩ !

Monday, April 16, 2012

Thursday, April 12, 2012

♥♥ مرحوم حسین پناهی ...روحش شاد ♥♥



قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا ...پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم.
بعد از مرگم، انگشتهای مرا به رایگان در اختیار اداره انگشتنگاری قرار دهید.
به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم!
... ... ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک کاری کنند.
عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب اکیدا ممنوع است.
بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا کنم.
کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد!
مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند.
روی تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست.
دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال کنند. در چمنزار خاکم کنید!
کسانی که زیر تابوت مرا میگیرند، باید هم قد باشند.
شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید.
گواهینامه رانندگیم را به یک آدم مستحق بدهید، ثواب دارد.
در مجلس ختم من گاز اشکآور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند.
از اینکه نمیتوانم در مجلس ختم خودم حضوریابم قبلا پوزش می طلبم
به بهشت نمیروم اگر مادرم آنجا نباشد
♥♥ مرحوم حسین پناهی ...روحش شاد ♥♥

Tuesday, April 10, 2012

بیچاره آفتاب پرست ها هیچ وقت نمی تونند پوکر بازی کنند؟


یا خدا !!!!!!!!!!!!


Friday, April 6, 2012

میز کار سفارشی در دفتر کار امام جمعه 

دو خلبان نابینا که هر دو عینک‌های تیره به چشم داشتند، در کنار سایر خدمه پرواز به سمت هواپیما آمدند، در حالی که یکی از آن‌ها عصایی سفید در دست داشت و دیگری به کمک یک سگ راهنما حرکت می‌کرد. زمانی که دو خلبان وارد هواپیما شدند، صدای خنده ناگهانی مسافران فضا را پر کرد. اما در کمال تعجب دو خلبان به سمت کابین پرواز رفته و پس از معرفی خود و خدمه پرواز، اعلام مسیر و ساعت فرود هواپیما، از مسافران خواستند کمربندهای خود را ببندند. در همین حال، زمزمه‌های توام با ترس و خنده در میان مسافران شروع شده و همه منتظر بودند، یک نفر از راه برسد و اعلام کند این ماجرا فقط یک شوخی یا چیزی شبیه دوربین مخفی بوده است. اما در کمال تعجب و ترس آنها، هواپیما شروع به حرکت روی باند کرده و کم کم سرعت گرفت. هر لحظه بر ترس مسافران افزوده می‌شد چرا که می‌دیدند هواپیما با سرعت به سوی دریاچه کوچکی که در انتهای باند قرار دارد، می‌رود. هواپیما همچنان به مسیر خود ادامه می‌داد و چرخ‌های آن به لبه دریاچه رسیده بود که مسافران از ترس شروع به جیغ و فریاد کردند. اما در این لحظه هواپیما ناگهان از زمین برخاست و سپس همه چیز آرام آرام به حالت عادی بازگشته و آرامش در میان مسافران برقرار شد. در همین هنگام در کابین خلبان، یکی از خلبانان به دیگری گفت: «یکی از همین روزها بالاخره مسافرها چند ثانیه دیرتر شروع به جیغ زدن می‌کنند و اون‌وقت کار همه‌مون تمومه!»... در این لحظه شما پس از خواندن این داستان کوتاه، با شیوه مدیریت دولتی در ایران آشنا شده‌اید... تبریک!


مکالمه حمید و مجید :
حمید :
چقدر خپل شدی مرتیکه … شبیه خرسای قطبی شدی الاغ…. کمتر بخور ، از صبح تا شب مثل گاو آت و آشغال میخوری معلومه انقدر دایره میشی دیگه …
مجید :
خفه شو عوضی. حرف تو زر مفت هم نیست
( محکم تر شدن دوستی بین دو پسر و تموم شدن مکالمه با خنده )

مکالمه زری و پری :
پری :
خوشگلم یه مقدار تپل شدی ولی بهت میاد عزیزم …
زری :
تو هم دماغت بعد عمل یه ذره زیادی کوچیک شده ولی بازم خوشگلی نانازم
( از فردای روز مکالمه هیچ رابطه ای بین دو دختر مشاهده نشده)

Thursday, April 5, 2012

شماره یک یا شماره دو؟!

«خوشا آنانکه خیلی باکلاسن»

چند وقت پیش دوستی لینکی فرستاده بود که در آن نویسنده از یکی از محصولات تولید ایران انتقاد کرده و به کرات نوشته بود: «من پی‌پی کردم به این وسیله!»  که منظورش همان شماره ۲ بود! یادم آمد در آخرین سفرم به ایران مکررآ شنیده بودم که از همین اصطلاح استفاده می‌شود. نظر به اهمیت حیاتی مطلب(!) و همچنین به دلیل تعهد در قبال زبان مادری، در این نوشتار به تنویر افکار درمورد این اصطلاح خواهم پرداخت!

واژه pee-pee در زبان انگلیسی گویش کودکانه‌ایست برای ادرار و دقیقآ معادل همان«جیش» خودمان است! مصدرش هم To Pee می‌باشد و معمولآ در حالت اسم به شکل زیر بکار می‌رود:
I have pee-pee یعنی جیش دارم
و در حالت فعل به شکل:
I have to pee که یعنی باید جیش کنم

بنابراین مقصود از این واژه شماره یک است نه شماره دو اما در فارسی به سهو بعنوان شماره دو مصطلح گردیده. واژه کودکانه برای شماره دو در زبان انگلیسی poop یا poo است و به اشکال زیر بکار می‌رود:
I have poo یعنی شماره دو دارم
و یا:
I pooped یعنی شماره دو کردم

در زبان فرانسه هم گویش کودکانه برای شماره یک pipi و برای شماره دو caca است. نمی‌دانم چه چیز باعث اشاعه کاربرد غلط این واژه در زبان فارسی شده اما علت هرچه هست گاه عواقب ناخوشایندی دارد! یک روز که شدیدآ مضطر بودم رفتم به سمت آبریزگاه که دیدم یکی از بچه‌های فامیل هم به همان طرف روانه شده؛ شروع کرد با من تعارف کردن و بفرما زدن! حساب کردم بچه است و مروت نیست زودتر بروم! گفتم من بعد میرم؛ گفت: آخه پی‌پی دارم. گفتم خب عیب نداره. به خیال خودم یک جیش وقت چندانی نمی‌برد! هی منتظر شدم و پیدایش نشد! با خود گفتم بچه جان، پدرت خوب، مادرت خوب، یک جیش که اینهمه طول نمی‌کشد! که بعدآ متوجه شدم جریان از چه قرار است!

ما دیگر کم‌کم در هر جمله‌ای داریم واژه‌های انگلیسی بکار می‌بریم و من نمیدانم چرا. اگر این را نشانه تجدد و روشنفکری میدانیم لااقل سعی کنیم در حد امکان واژه‌ها را صحیح بکار ببریم که مردم درپی سوءبرداشت از فشار مثانه و سایر دردهای جسمی و روحی به خود نپیچند! 

بابا مهندس به كى ميگن؟!؟؟؟!!
غضنفر:در واقع "مهندس" به کسي ميگن:
که تو کاري تخصص داره و کاري رو به خوبي انجام ميده.

... همين کلمه ي "مهندس" با حفظ سمت,
به کسايي که تو يه کاري گند ميزنن هم گفته ميشه.

بعد در جاي ديگه ممکنه "مهندس" در قالب يک اسم اشاره,
به کسي که اسمشو نمي دونيم هم استفاده بشه.

همچنين اگه همين کلمه ي "مهندس" خوب ادا شه,
اون استیلت تو حلقم!!

عابر بانک!!!