!ای! ر ... دم به این زندگی

Wednesday, November 9, 2011

شما ممکن است یک طالبان باشید اگر …

1.برای امرار معاش هروئین درست می کنید اما با مشروب الکلی مشکل اخلاقی دارید.

2. مسلسل ۳۰۰۰ دلاری و راکت انداز ۵۰۰۰ دلاری دارید اما توان خرید یک جفت کفش برای خود ندارید.

3.بیشتراز دندانهایتان همسراختیار کرده اید.

4. باسن خود را با دست خالی پاک می کنید اما گوشت خوک را کثیف می دانید.

5. فقط دو نوع کت می شناسید: ضد گلوله و انتحاری.

6.کسی را نمی شناسید که علیه ایشان حکم جهاد نداده باشید.

7.تلویزیون را خطرناک می دانید اما به طور عادی زیر لباسهایتان مواد منفجره حمل می کنید.

8. وقتی دریافتید که تلفن همراه استفاده های دیگری غیر از منفجر کردن بمبهای کنار جاده دارد دچار شگفتی شدید.

9. مشکلی با زنها ندارید و فکر می کنید هر مرد باید حداقل دو تای از آنها را داشته باشد.

10. همواره به بز همسایه تان نظر داشته اید.

میرزا قرتی خان

Tuesday, November 8, 2011

بدون شرح!!


شباهتی میبینی بین این دو تا عکس ؟




خدایا
عذر میخواهم از این که بخود اجازه میدهم که با تو راز و نیاز کنم
عذر میخواهم که ادعا های زیاد دارم در مقابل تو اظهار وجود میکنم در حالی که خوب میدانم وجود من زائیده ی اراده من نیست و بدون خواسته ی تو هیچ و پوچم ,عجیب آنکه
از خود میگویم منم میزنم خواهش دارم و آرزو میکنم

خدایا...
تو مرا عشق کردی که در قلب عشاق بسوزم تو مرا اشک کردی که در چشم یتیمان بجوشم
تو مرا آه کردی که از سینه ی بیوه زنان و دردمندان به آسمان صعود کنم
تو مرا فریاد کردی که کلمه ی حق را هر چه رسا تر برابره جباران اعلام نمایم تو تار و پود وجود مرا با غم و درد سرشتی تو مرا به آتش عشق سوختی
تو مرا در توفان حوادث پرداختی , در کوره ی غم و درد گداختی
تو مرا در دریای مصیبتو بلا غرق کردی
و در کویره فقر و حرمان و تنهائی سوزاندی.
خدایا...
 تو به من
پوچیه لذات زود گذر را نمودی

ناپایداری روزگار را نشان دادی
لذت مبارزه را چشاندی
ارزش شهادت را آموختی
خدایا تو را شکر میکنم
که از پوچی ها و ناپایداریها و خوشیها و قید و بندها آزادم نمودی و مرا در توفانهای خطرناک حوادث رها کردی و در غوغای حیات در مبارزه ی با ظلم و کفر غرقم نمودی و مفهوم واقعی حیات را به من فهماندی.
فهمیدم : سعادت حیات در خوشی و آرامش و آسایش نیست بلکه در درد و رنج و مصیبت و مبارزه با کفر و ظلم و بالاخره شهادت است
خدایا تو را شکر میکنم که اشک را آفریدی که عصاره ی حیات انسان است آنگاه که درآتش عشق میسوزم یا در شدت درد میگدازم یا در شوق زیبائی و ذوق عرفانی آب میشوم و سراپای وجودم روح میشود لطف میشود عشق میشود
سوز میشود
و عصاره ی وجودم بصورت اشک آب میشود
و بعنوان زیبا ترین محصول حیات که وجهی به عشق و ذوق دارد و وجهی دیگر به غم و درد در دامان وجود فرو میچکد.
اگر خدای بزرگ از من سندی بطلبد , قلبم را ارائه خواهم داد و
اگر محصول عمرم را بطلبد,اشک را تقدیم خواهم کرد
خدایا تو مرا اشک کردی که همچون باران بر نمک زاره انسان ببارم
تو مرا فریاد کردی که همچون رعد در میان توفان حواث بغرم
تو مرا درد و غم کردی تا همنشین محرومین و دلشکستگان باشم
تو مرا عشق کردی تا در قلبهای عشاق بسوزم تو مرا برق کردی که تا آسمان ظلمت زده بتازم و سیاهی این شب ظلمانی را بدرم تو مرا زهد کردی که هنگام درد و غم و شکست و فشار ناراحتی وجود داشته باشم و هنگام پیروزی و جشن و تقسیمه غنائم دامنه خود بر گیرم و در کویر تنهائی با خدای خود بمانم.
خدایا تو را شکر میکنم
که غم را آفریدی و بندگان مخلص خود را به آتش آن گداختی و مرا از این نعمت بزرگ توانگر کردی
خدایا تو را شکر میکنم
که به من درد دادی و نعمت درک درد عطا فرمودی
تو را شکر میکنم که جانم را به آتش غم سوزاندی و قلب مجروهم را برای همیشه داغ دار کردی دلم را سوختی و شکستی تا
انتظار را از کوچه ای بن بست بیاموز


که دلخوش به تماشای هیچ رهگذری نیست 



چند تا از پلیس ها اینطور کمک می کنند؟


شورای حل اختلاف برره ای

Sunday, November 6, 2011

تفاوت های جالب دختر ایرانی و امریکایی!!

جنس: دختر

مکان: شمال اورگان، غرب ولایات المتحده

سن: بین بیست تا بیست و پنج

تحصیلات: فوق لیسانس رشته زیست شناسی، لیسانس بیوشیمی، دانشجوی دکترای میکروبیولوژی

موضوع پایان نامه: تاثیر میکرو ارگانیک های هوازی در محافظت گیاهان شاخه کریپتوناموس در برابر گرمایش جهانی

یک صحنه در حال فعالیت: دراز کشیده روی سینه، پاها باز … در حال فیلمبرداری از تغییرات سبزینه یک گیاه 4.5 سانتی متری در اراضی حفاظت شده نوادا… به مدت 7 ساعت.

.

.

.


فعالیت های اجتماعی: عضو انجمن طرفدارن محیط زیست دختر زیر سی سال غرب آمریکا، عضو گروه حامیان طبیعت وحش اورگان، سخنران اجلاس ماهیانه گروه دانشجویان حافظ محیط زیست، عضو انجمن فارغ التحصیلان ارشد زیر سی سال، صاحب سایت اجتماعی "فمینیست های مذکر گرا" ، شعار نویس گردهمایی های بزرگ کالیفرنیا….

آخرین باری که یک مجله مد را ورق زد: سه سال پیش…وقتی که در اتاق انتظار دفتر یک وکیل زن نشسته بود.

نوع لباس: شلوار جین..کفش کوهنوردی..تی شرت سفید با نوشته Peace Now

نوع آرایش: ترم سوم دانشگاه فهمید مانیکور پدیکور چیست!!

قد: مایکل جکسون منهای 20 سانت

تاثیر وزنی: روی کاپوت بیفتد موتور پایین می آید

تعداد اس ام اس دریافتی: روزی سه تا

موضوع قالب اس ام اس: "رسیدی خونه عزیزم؟"

موضوع جالب روی دست: موی بلند در ناحیه ساعد

موسیقی مورد علاقه: کانتری

بیماری یا نارسایی: عطسه زیاد موقع طلوع آفتاب

محتویات داخل کوله: دستمال کاغذی، گوشی موبایل بلک بری، لپ تاپ، دفتر یادداشت، عینک دودی، دو سه تا خودکار، یک هندبوک رفرنس گیاه شناسی.. بلیط مترو
.......


ایران :

جنس: دختر

مکان: شمال غرب تهران، ایران

سن: بین بیست تا بیست و پنج

تحصیلات: فوق دیپلم برق شاخه الکترونیک ، دانشجوی لیسانس کامپیوتر شاخه نرم افزار

موضع پایان نامه: تاثیر زبان برنامه نویسی C پلاس پلاس بر روابط دختر و پسر

یک صحنه در حال فعالیت: دراز کشیده به پشت روی تخت، با خودکار اشعار ترانه جدید امینم روی ساعد دست نوشته می شود.

فعالیت های اجتماعی: تجمع در یک 206 با همکلاسی ها و کل کل دست فرمان با پسری که تویوتا کمری دارد.

آخرین باری که یک مجله مد را ورق زد: دیشب، ساعت دوازده و نیم…. در خانه دانشجویی دوستان و همین الان

نوع لباس: شلوار پلنگی گشاد، تی شرت مشکی با عکس "50 سنت" ، کتانی به سایز 52

نوع آرایش:

لب : بریتنی

مو: کامرون دیاز

تتو ابرو: آنجلینا جولی

سایه: شقایق فراهانی

قد: یک چهار پایه + 20 سانت

تاثیر وزنی: روی کاپوت ماشین بیفتد…. دوباره بر می گردد بالا !

تعداد اس ام اس دریافتی: روزی 167 تا

موضوع قالب اس ام اس: جغرافیا،فمینیسم، حکومت، لباس، جک، جواهر شناسی، عشق، روابط زن و شوهر، شب، ،سلامت جسمی روحی و کلمات قصار آنتونی رابینز

موضوع جالب روی دست: جای تیغ روی مچ

موسیقی مورد علاقه: هیوی متال

بیماری یا نارسایی: سوء تغذیه، میگرن مزمن، افسردگی شدید، زخم معده، پوکی استخوان، ریزش مو، عرق کف دست، پرخاشگری

محتویات داخل کوله: کبریت، چاقو، ام پی تری پلیر، گیم دستی پلی استیشن، لاک ناخن، استون، رژ، جزوه دانشگاه،مهره مار، یک اتود، سی دی آهنگ های رضا پیشرو و زدبازی، یک بسته اولترا لایت
گیر دادن گشت نسبت به زوج عاشق

اینایی که ماشین و روی پل پارک میکنن همون آدمایی هستن که دمپایی توالت و خیس میکنن بعد میندازن یه گوشه ای که باید یه قدم 2 متری بر داری تا به دمپایی برسی!!؟

 اوج تحمل درد


نان و پنیر و سیگار، صبحانه‌های بیمار. پاییز طوسی سرد، سال‌های دودی درد. یک نسل پشت خمیده، بی روح و رنگ پریده. آرمان‌های مغلوب، از هجمه‌های سرکوب. یک کیبورد و کمی نور، هزار وصله ناجور. شب‌های جغد برفی، عجب اندوه ژرفی. یک نسل بی بهانه، غم‌های بی‌نشانه، آبان عاشقانه، تنهایی شبانه. باران کودکانه، اشک‌های خالصانه. این سرزمین خسته، پشت پدر شکسته. پنجره‌های بسته، نامه‌های سربسته. جبر سنگین زمان، عجز غمگین مکان. امید‌های فردا، یک سر و هزار سودا. نماینده خدا، شاهزاده گدا. فرمان‌روای ناموس، آن حضرت اختاپوس. برق شمشیر عرفان، کوچ هر مرغ خوش‌خوان. کاپشن‌های تیره، نگاه‌های خیره. اتوبوس‌های شلوغ، صادقانه‌های دروغ. ناکامی‌های بلوغ، زن‌های باغ فروغ. حجاب و گشت ارشاد، بهانه‌های مرصاد. راز پیران نوجوان، شعر زندان اخوان. نوزادهای بی‌گناه، فرداهای بی‌پناه. باروت و گوگرد و جنگ، تاریخ دشنام و ننگ. سگ‌های حسین و علی، قیم و مرجع و ولی. پیکر عریان جهل، روزی آسان و سهل. چند در وطن خویش غریب، رنگ‌باخته از رنگ فریب. کجای این بیابان؟ کجای ماه آبان؟ کجا روند در این شب؟ با که بگویند از تب؟ از چه بگویند آخر؟ با که بگویند آخر؟ از آن سوی گمراهی؟ بالاتر از سیاهی؟ آخر بخاک غربت، سر می‌نهند به تربت. غم این خفته چند، باقی می‌ماند هرچند. اما شعر بیداری، ماند به یادگاری. آنان کاین نطفه کارند، همیشه ماندگارند. شاعران بیداری، فاتحان بیماری. آنان که گفتند انسان، حتی به قیمت جان.
پ ن:
امروز به این فکر می‌کردم که انسان‌هایی که بی‌توقع در حال تلاش برای ساختن یک جامعه بهتر هستند چه‌قدر سزاوار ستایشند. به نظرم حتی اگر خودشان ثمره کارشان را نبینند، تلاش‌شان به‌هرحال روزی به ثمر می‌نشیند.
یه چیـــــــــــــز خوشمزه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عزیزم یهو رک پیشنهاد بیشرمانتو بده دیگه چه کاریه تو لفافه حرف میزنی...
به روح اعتقاد داری شما؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

Saturday, November 5, 2011


ذره ای از گرد و خاک : ۲۲ میلیون بار بزرگ شده



به نظر شما نزدیک ترین معنای "استاد خسته نباشید" کدام است؟

1 -جمع کن بابا کار و زندگی داریم

2 - استاد به روح اعتقاد داری ؟؟؟؟

3- جمع کن بابا قلـــــــیون دیر شد

4 -خفه میشی یا بیام خفه ات کنم

5 - جون مادرت درس بسه

6 - استـــــــــــــــــــاد قرار دارم دم بوفه!ولمون کن

7 - برو بیرون دیگه ...

8 - با خداحافظیت خوشحالمون کن

9 - بس کن دیگه صدات رو نروه

10 - استاد ساعت نداری تقویم هستا !

11 - استاد تیتراژ رفت

12 - چقدر زر میزنی خفه بمیر با

!?این یک نمونه از حقه بازی و توسعه خرافات


Thursday, November 3, 2011

Wednesday, November 2, 2011

تو عالم دیگر بودن همانا و با کله تو شیشه رفتن همان!

کله رو بپا آقا جان، شیشه است اونجا نه در


فقط يه ايراني ميتونه

فقط يه ايراني ميتونه وقتی میره مهمونی فوری از صاحبخانه بپرسه اینجا متری چند ؟

فقط يه ايراني ميتونه هر چیزی که میوفته رو زمین با یک فوت ضد عفونی‌ کنه !

فقط يه ايراني ميتونه کمتر ازیک سال بعد از مهاجرتش به یه کشور دیگه، زبان یاد بگیره، وارد دانشگاه بشه، تازه شاگرد اول کلاس هم بشه!
فقط يه ايراني ميتونه جلد بستنی که هیچی توش نداره رو لیس بزنه ولی بعد وقتی مهمونی تموم میشه همینطوری دیس دیس غذا بریزه تو سطل اشغال!!!

فقط يه ايراني ميتونه با وجود این همه نداری و بیکاری و تورم, وقتی مهمون واسش میاد سعی کنه بهترین پذیرایی کنه و بهترین غذارو بزاره واسه مهمونش تا یه وقت جلوش شرمنده نشه.

فقط يه ايراني ميتونه ساعت مچی ببنده رو دستش بعد اگه بهش بگی ساعت چنده؟ موبایلشو در بیاره و ساعت رو اعلام کنه!

فقط يه ايراني ميتونه طوری از بهشت و جهنم و حیات پس از مرگ صحبت کنه که انگار تور لیدر و هفته ای دوبار میره!
فقط يه ايراني ميتونه یکی رو که هیچ دخلی به فوتبال نداره از رییسی ستاد سوخت بذاره مدیرعامل یه باشگاه ورزشی!

فقط يه ايراني ميتونه اسم فیلمارو با شخصیت اصلیش صدا کنه!
فقط يه ايراني ميتونه تو لاین سرعت پنچرگیری کنه!!!

فقط يه ايراني ميتونه وقتی تو کوچه و خیابون، یه تیکه نون رو زمین میبینه تو دلش بگه نعمت خداست و نتونه بی تفاوت از کنارش رد بشه و برداره بوسش کنه بذاره کنار یه درخت تا گنجیشک ها بیان بخورنش

فقط يه ايراني ميتونه شبا که واسه دستشویی رفتن بیدار میشه سر راه در یخچال رو باز کنه توشو نگاه کنه بعد در ببنده و بره بخوابه!
فقط يه ايراني ميتونه ماشین کولر دار ســوار بشــه ولی خودشو با روزنامــه باد بــزنــه!

فقط يه ايراني ميتونه با پاکت های خالیه ساندیس واسه خودش ساک دستی درست کنه!

فقط يه ايراني ميتونه 10 ساعت تمام از تاریخ و مردم و آب و هوای کشورش تعریف کنه که خارجیه واسش سوال پیش بیاد که پس چرا اومدی اینجا؟!

فقط يه ايراني ميتونه وقتی از یک چیزی اعم از شخص یا شغل یا قومیتی ضربه ای میخوره، دیگه نظرش در مورد همه اونجوری میشه!
مثلا دخترا همه بی احساسن. پسرا همه خائنن. اصفهانی ها همه خسیسن. موتور سوارا همه بی فرهنگن

فقط یه ایرانی می تونه با هزار بدبختی کنکور ارشد شرکت کنه و قبول شه، بعد خانوادش بگن چون شهرستانه نمی خواد بری!

فقط یه منشی ایرونی میتونه خودشو از دکتر بیشتر بگیره!

فقط يه ايراني ميتونه وقتی پشـــت فرمـــونه به پیـــاده رو ها فحـــش بده و وقـــتی پیـــاده میره جایی، به راننــــــده ها فحـــش بده!

فقط يه ايراني ميتونه از حق اجتماعی خودش فقط در صف نانوایی و تاکسی دفاع کنه!