Monday, October 31, 2011
کلاس های تخصصی برای خانم ها و آقایان
کلاسهاى تخصصی براى خانم ها
ثبت نام تا پایان اردیبهشت ماه
توجه: به دلیل پیچیدگى و مشکلى موضوعات، براى هر کلاس بیش از 8 نفر ثبت نام نمیشود!
کلاس ١
چگونه 2.5 متر ماشین رو تو 8 متر جای پارک قرار دهیم؟
برگزارى به صورت مرحله به مرحله همراه با نمایش اسلاید
مدّت: ٤ هفته، دوشنبهها و چهارشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١
کلاس ٢
مسابقه فوتبال یک ورزش است نه فیلم بد
برگزارى به صورت میزگرد و بحث آزاد
مدّت: ٢ هفته، شنبهها از ساعت ١٨ تا ٢٠
کلاس ٣
آیا میتوان با آمادگی یکماهه قبلی برای رفتن به مراسم عروسی همزمان با آقایان حاضر شد؟
برگزارى به صورت کار عملى و گروهى
مدّت: ٤ هفته، یکشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١
کلاس ٤
نحوه گرفتن صحیح فرمان اتومبیل (بطور ثابت و در حال دور زدن)
برگزارى به صورت نمایش فیلم با توضیحات تکمیلى
مدّت: ٣ هفته، پنجشنبهها از ساعت ١٤ تا ١٦
کلاس ٥
نحوه تشخیص تاریخ انقضاء مواد خوراکی از روی بسته آنها هنگام خرید
برگزارى به صورت نمایش ویدیویى
مدت: ٤ هفته، سهشنبه و پنجشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١
کلاس ٦
عدم ترس از نازل پمپ بنزین و استفاده از آن
برگزارى به صورت کارگاه آموزشى همراه با گروههاى پشتیبان
مدت: ٤ هفته، چهارشنبهها و پنجشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١
کلاس ٧
اهمیت دادن به ظاهر و هیکل خود بعد از ازدواج به مانند قبل آن
برگزارى به صورت بحث آزاد
مدّت: ٢ هفته، دوشنبهها از ساعت١٨ تا ٢٠
کلاس ٨
گفتن "عزیزم" به شوهر سلامتى شما را به خطر نمیاندازد
برگزارى به صورت نمایش اسلاید همراه با نوار صوتى
مدّت: سه شب، یکشنبه، سهشنبه و پنجشنبه از ساعت ١٩ تا ٢١
کلاس ٩
چطور می توان با تلفن زیر 30 دقیقه صحبت کرد؟
برگزارى به صورت میزگرد و بحث آزاد
مدّت: حداقل ٦ ماه، سهشنبهها از ١٨ تا ٢٠
کلاس ١0
تفاوتهاى بنیادى بین شوهر و آرنولد شوارتزنگر ، براد پیت و بیل گیتس
برگزارى به صورت آنلاین و نقش بازى کردن
مدّت: نامحدود، سهشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢٢
کلاس ١1
رد نشدن از جلوی تلویزیون با جارو به هنگام پخش فینال جام باشگاه های اروپا
برگزارى به صورت تمرینات مدیتیشن و روشهاى تنفسى
مدّت: ٤ هفته، شنبهها و سهشنبهها از ١٧ تا ٢٠
کلاسهای تخصصی برای آقایان
مرکز آموزش بزرگسالان برگزار میکند:
کلاسهاى پائیزه براى آقایان
ثبت نام تا پایان شهریور ماه
توجه: به دلیل پیچیدگى و مشکلى موضوعات، براى هر کلاس بیش از ٨ نفر ثبت نام نمیشود
کلاس ١
چگونه جایخى را پر میکنند؟
برگزارى به صورت مرحله به مرحله همراه با نمایش اسلاید
مدّت: ٤ هفته، دوشنبهها و چهارشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١
کلاس ٢
آیا دستمال توالت خود به خود عوض میشود؟
برگزارى به صورت میزگرد و بحث آزاد
مدّت: ٢ هفته، شنبهها از ساعت ١٨ تا ٢٠
کلاس ٣
مسئولیت پذیری در قبال سطل زباله بردن یا نبردن ؟
برگزارى به صورت کار عملى و گروهى
مدّت: ٤ هفته، یکشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١
کلاس ٤
تفاوتهاى بنیادى بین سبد لباسهاى کثیف و کف زمین
برگزارى به صورت نمایش فیلم با توضیحات تکمیلى
مدّت: ٣ هفته، پنجشنبهها از ساعت ١٤ تا ١٦
کلاس ٥
آیا ظرفهاى غذا میتوانند خودشان پرواز کنند و در سینک آشپزخانه فرود آیند؟
برگزارى به صورت نمایش ویدیویى
مدّت: ٤ هفته، سهشنبه و پنجشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١
کلاس ٦
گم کردن ریموت کنترل و بحران هویت
برگزارى به صورت کارگاه آموزشى همراه با گروههاى پشتیبان
مدّت: ٤ هفته، چهارشنبهها و پنجشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١
کلاس ٧
یادگیرى چگونگى پیدا کردن چیزها .... ابتدا نگاه کردن به سرجایش و بعد زیر و رو کردن خانه
برگزارى به صورت بحث آزاد
مدّت: ٢ هفته، دوشنبهها از ساعت١٨ تا ٢٠
کلاس 8
مرد واقعى هنگامى که راه را گم کرد از یکنفر سوال میکند
برگزارى به صورت میزگرد و بحث آزاد
مدّت: حداقل ٦ ماه، سهشنبهها از ١٨ تا ٢٠
کلاس 9
آیا از لحاظ ژنتیکى غیرممکن است که به هنگام پارک کردن ماشین توسط همسرتان ساکت بنشینید؟
برگزارى به صورت شبیهسازى کامپیوترى
مدّت: ٤ هفته پنجشنبهها از ساعت ١٢ تا ١٤
کلاس 10
تفاوتهاى بنیادى بین مادر و همسر
برگزارى به صورت آنلاین و نقش بازى کردن
مدّت: نامحدود، سهشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢٢
کلاس 11
حفظ آرامش به هنگام خرید کردن همسر
برگزارى به صورت تمرینات مدیتیشن و روشهاى تنفسى
مدّت: ٤ هفته، شنبهها و سهشنبهها از ١٧ تا ٢٠
کلاس 12
مبارزه با فراموشى ..... به یادآوردن روز تولد، سالگردها و سایر تاریخهاى مهم
برگزارى به صورت جلسات شوک درمانى
مدّت: سه شب، یکشنبه و سهشنبه و پنجشنبه از ساعت ١٩ تا ٢١
کلاس 13
اجاق گاز: چیست و چگونه از آن استفاده میشود؟
برگزارى به صورت نمایش زنده
سهشنبهها از ساعت ١٨ تا ٢٠
مشـــغول رانندگي تو جاده ام..
از فاصله دور پلـــيس واسم دست تکون ميده و ابراز ارادت ميکنه !
خيلي آدماي با محبتي هستــن !
چطوري از اين فاصله منو شــــناختن !؟
يکيشون جوگير ميشه تا وسط جـــاده مياد!
... با حرارت خاصي واسم دست تکــون ميده !!
چراغ ميزنم وبا حرکت دست به ابرازعلاقه شون جـــواب ميدم !
دفترچه و خودکار تو دستشه ؛
ميخواد ازم امـــضا بگيره ،اما الان وقت ندارم باشه واسه بعـــد !
اشک تو چشام حلقه ميزنه از اين همه احساسات پاک و بي آلايش !!!!
از فاصله دور پلـــيس واسم دست تکون ميده و ابراز ارادت ميکنه !
خيلي آدماي با محبتي هستــن !
چطوري از اين فاصله منو شــــناختن !؟
يکيشون جوگير ميشه تا وسط جـــاده مياد!
... با حرارت خاصي واسم دست تکــون ميده !!
چراغ ميزنم وبا حرکت دست به ابرازعلاقه شون جـــواب ميدم !
دفترچه و خودکار تو دستشه ؛
ميخواد ازم امـــضا بگيره ،اما الان وقت ندارم باشه واسه بعـــد !
اشک تو چشام حلقه ميزنه از اين همه احساسات پاک و بي آلايش !!!!
Saturday, October 29, 2011
توصیه می کنم حتما بخونید. و ازش لذت ببرید و بدونید مردان بزرگ کی بودند
نامه و وصیت نامه بروسلی برای همسرش، وقتی خوندم بی اختیار گریه ام گرفت.
وای بر ما که ظواهر دنیا چقدر چشم و دلمون رو گرفته. حتما بخونید.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
李小龍 遗嘱
曾头市晁盖中了毒箭,神医安道全也回天无力,终于命丧黄泉。弥留 之际,原本“已自言语不得”的晁盖忽然醒了过来,“转头看着宋江 ”,谆谆嘱咐道:“贤弟保重。若哪个捉得射死我的,便教他做梁山 泊主!”这便是晁盖的“临终嘱咐”,也是晁盖的惟一遗言。
晁盖这遗言好没道理。
晁盖这“梁山泊主”是怎么当上的?不是世袭的,不是选举的,也不 是指定的,而是林冲火并了王伦,众人拥戴的。说白了,他这“第一 把交椅”,是林冲从王伦手里夺了来推让给他的。他现在坐不了啦, 理应还给林冲和众人,由林冲和众人再作商量,岂可视为己有,私相 授受?林冲火并王伦时曾骂王伦说:“这梁山泊便是你的?”当然不 是。于是王伦便只好掉脑袋,而晁盖也才得以当寨主。那么,梁山泊 不是王伦的,便是晁盖的么?显然也不是。梁山泊根本就不属于哪一 个人。既不是他王伦的,也不是你晁盖的。王伦活着尚且不能独霸, 你晁盖人都快死了,岂能再管谁当家谁做
-1 برای بیشتر خانوم ها مهم ترین مسئله ،امنیت مالی است.
-2 با این که امنیت مالی برایشان بسیار مهم است،ولی باز هم بیرون می رن و لباس های گرون قیمت می خرن.
-3 با این که همیشه لباس های گرون قیمت می خرن،ولی مدام میگن که چیزی ندارن بپوشن.
4 -با این که می گن چیزی ندارن بپوشن، ولی همیشه هم قشنگ و شیک لباس می پوشن.
-5 با این که همیشه قشنگ و شیک لباس می پوشن،ولی می گن لباس هام دیگه کهنه و درب و داغونه.
-6 با این که میگن که لباس هاشون کهنه و درب و داغونه،ولی انتظار دارن که شما همیشه از تیپ شون تعریف کنید.
-7 با این که همیشه انتظار دارن ازتیپ شون تعریف کنید،ولی وقتی هم شما این کار رو می کنین ...حرف هاتونو باور نمی کنن.(می فهمن که داری مخ شونو می زنی)
-1 تمامی آقایون شدیداً گرفتار کار و بیزنس خودشون هستند
-2 در حالـی که شدیداً گرفتار کار و بیزنس خودشون هستند،ولی در هرصورت وقت واسه خانوم ها دارند.
-3 در حالـی که در هر صورت وقت واسه خانوم ها دارند، ولی اون ها رو به حساب نمی آرن.
-4 در حالی که اون هارو به حساب نمی آرن، ولی همیشه یکی تو دست و بالشون هست.
-5 در حالی که همیشه یکی تو دست و با لشون هست،ولی بازم شانسشون رو روی تور کردن بقیه خانوم ها امتحان می کنن.
6- در حالی که شانس شونو روی بقیه خانوم ها امتحان می کنن،ولی دستپاچه می شن وقتی زنی ترکشون می کنه.
-7 در حالی که دستپاچه می شن وقتی زنی ترکشون می کنه، ولی بازم درس عبرت نمی گیرن وهنوز هم می خوان شانس شون رو روی بقیه خانوم ها امتحان کنند. _
Friday, October 28, 2011
بابا یکی تکلیف این قالیباف را مشخص کنه، آسفالت بکنه یا نه ؟
بابا یکی تکلیف این قالیباف را مشخص کنه، آسفالت بکنه یا نه ؟
کاپیتان قالیباف که از نظر خودش و بسیاری تنها گزینه انتصابی برای ریاست جمهوری بعدی است چندماهیه که بدجوری داره خیابون آسفالت می کنه، یعنی دقیقا همون کاری که سوپور قبلی کرد و رئیس جمهور شد. اما از وقتی که زمزمه حذف جمهوریت نظام سر زبونا افتاده این بنده خدا مونده سر دوراهی که بکنه یا نکنه! آقایون شما را به جد نامعلومتون قسم، تکلیف این کاپیتان هواپیما ندیده را زودتر مشخص کنید. اگه جمهوری ممهوری علنا کشکه ( عملا که از قبل بود) اعلام کنید تا این همه آسفالت حروم هدر نشه و پول بیت الرجال هم خرج این مردم بی بصیرت و فتنه گر نشه.
کاپتان خدا قوت !
Tuesday, October 25, 2011
دست در دست هم بعد از 1500 سال!
باستان شناسان ایتالیایی موفق به کشف اسکلت زوجی شدند که حدود یک هزار و ۵۰۰ سال پیش دفن شدهاند اما هنوز هم دستهای یکدیگر را در دست میفشارند. بقایای باقیمانده از اسکلت یک زوج از دوران روم باستان نشان میدهد این زن و مرد یک هزار و ۵۰۰ سال دستهای یکدیگر را گرفتهاند.
باستان شناسان ایتالیایی معتقدند این زوج به طور همزمان بین قرن ۵ و ۶ پس از میلاد در شمال مرکزی ایتالیا به خاک سپرده شدهاند. یک حلقه برنزی در انگشتان زن دیده میشود و به نظر میرسد که این زن در حال نگاه کردن به مرد است.
Monday, October 24, 2011
يه کلاغ و يه خرس سوار هواپيما بودن کلاغه سفارش چايي ميده چايي رو که ميارن يه کميشو ميخوره باقيشو مي پاشه به مهموندار
مهموندارميگه چرا اين کارو کردي؟
کلاغه ميگه دلم خواست پررو بازيه ديگه پررو بازي!
چند دقيقه ميگذره باز کلاغه سفارش نوشيدني ميده باز يه کميشو ميخوره باقيشو ميپاشه به مهموندار
مهموندار ميگه : چرا اين کارو کردي؟
کلاغه ميگه دلم خواست پررو بازيه ديگه پررو بازي !
بعد از چند دقيقه کلاغه چرتش ميگيره
خرسه که اينو ميبينه به سرش ميزنه که اونم يه خورده تفريح کنه ...
مهموندارو صدا ميکنه ميگه يه قهوه براش بيارن قهوه رو که ميارن
يه کميشو ميخوره باقيشو ميپاشه به مهموندار
مهموندار ميگه چرا اين کارو کردي؟
خرسه ميگه دلم خواست پررو بازيه ديگه پررو بازي
اينو که ميگه يهو همه مهموندارا ميريزن سرش و کشون کشون تا دم در هواپيما ميبرن که بندازنش بيرون خرسه که اينو ميبينه شروع به داد و فرياد ميکنه
کلاغه که بيدار شده بوده بهش ميگه: آخه خرس گنده تو که بال نداري مگه مجبوري پررو بازي دربياري!!!!!!!!
نکته مدیریتی : قبل از تقلید از دیگران منابع خود را به دقت ارزیابی کنید.
مهموندارميگه چرا اين کارو کردي؟
کلاغه ميگه دلم خواست پررو بازيه ديگه پررو بازي!
چند دقيقه ميگذره باز کلاغه سفارش نوشيدني ميده باز يه کميشو ميخوره باقيشو ميپاشه به مهموندار
مهموندار ميگه : چرا اين کارو کردي؟
کلاغه ميگه دلم خواست پررو بازيه ديگه پررو بازي !
بعد از چند دقيقه کلاغه چرتش ميگيره
خرسه که اينو ميبينه به سرش ميزنه که اونم يه خورده تفريح کنه ...
مهموندارو صدا ميکنه ميگه يه قهوه براش بيارن قهوه رو که ميارن
يه کميشو ميخوره باقيشو ميپاشه به مهموندار
مهموندار ميگه چرا اين کارو کردي؟
خرسه ميگه دلم خواست پررو بازيه ديگه پررو بازي
اينو که ميگه يهو همه مهموندارا ميريزن سرش و کشون کشون تا دم در هواپيما ميبرن که بندازنش بيرون خرسه که اينو ميبينه شروع به داد و فرياد ميکنه
کلاغه که بيدار شده بوده بهش ميگه: آخه خرس گنده تو که بال نداري مگه مجبوري پررو بازي دربياري!!!!!!!!
نکته مدیریتی : قبل از تقلید از دیگران منابع خود را به دقت ارزیابی کنید.
Sunday, October 23, 2011
شعري فوق العاده زيبا از سهراب سپهري در وصف زندگي
شب آرامی بود
می روم در ایوان، تا بپرسم از خود
زندگی یعنی چه؟
مادرم سینی چایی در دست
گل لبخندی چید ،هدیه اش داد به من
خواهرم تکه نانی آورد ، آمد آنجا
لب پاشویه نشست
پدرم دفتر شعری آورد، تکيه بر پشتی داد
شعر زیبایی خواند ، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین
:با خودم می گفتم
زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
رود دنیا جاریست
زندگی ، آبتنی کردن در این رود است
وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم
دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟
هیچ!!!
زندگی ، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند
شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری
شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت
زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است، که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
ظرف امروز، پر از بودن توست
شاید این خنده که امروز، دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با، امید است
زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک
به جا می ماند
زندگی ، سبزترین آیه ، در اندیشه برگ
زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود
زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر
زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ
زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق
زندگی، فهم نفهمیدن هاست
زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم
در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم
زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست
زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر، که مرا گرم نمود
نان خواهر، که به ماهی ها داد
زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت
زندگی ، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم.
Subscribe to:
Posts (Atom)