!ای! ر ... دم به این زندگی

Wednesday, September 21, 2011


یارو میره تو کتابفروشی یه کتاب قطور رو بر می داره از اول تا اخرش رو می خونه بعد رو می کنه به صاحب مغازه می گه اقا این کتابی که من خوندم پرسوناژ زیاد داشت اما اصلا داستان مشخصی نداشت؟ کتاب فروش هم بهش می گه دفتر تلفن رو بزار زمین گمشو بیرون!

No comments:

Post a Comment